الله مولانا، لا مولی لکم
اللهُ مَولانا لامَولی لَکُم
مردان حقّ، با اتّکا به قدرت «الله» ، سرپرستی و سروری آن ذات بیهمتا، حرکت میکنند، ارکان رویارویی با شرک و کفر را میافرازند، آوردگاهها را میآرایند و بهنگام میتوفند و در گرماگرم نبرد با سپاهیان سیاهروی شیطان، از نای جان ندا در میدهند:
الله سرور ماست
الله پشتیبان ماست
شما حرامیان که مولا و سرپرست ندارید.
هان! بدانید که ما با تکیه بر قدرت خدا رایَت توحید را برمیافرازیم، شما کافران و ستمپیشگان و بیبُتهها و بیهویتان را به خاک میافکنیم.
زمامداران صهیونیزم و استکبار جهانی، با همهٔ کشتار، کفتارصفتی، درّندهخویی و تلاش گسترده برای نابودی حرث و نسل، در برابر نسل نوخاستهٔ توحیدی و جبههٔ مقاومت زمینگیر شدهاند و خود را بر لب پرتگاه مرگ و نیستی میبینند؛ از این روی، با تکیه بر قدرت شیطانی، دمادم آتش میافروزند و موحّدان را در آتش میافکنند که شاید از فروافتادن در درّهٔ مرگ و نیستی رهایی یابند.
هرگز! راهی به رهایی نخواهند داشت، بهزودی سپاه محمّد (ص) درهای جهنّم را به سوی این قوم تباهپیشه خواهد گشود.
روز به روز، حرکت این جنایتپیشگان و آتشافروزان، به سوی باتلاق نیستی شتاب میگیرد، هرچه بیشتر تلاش میکنند فزونتر به عمق لجن فرو میروند.
در روز ۲۱ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری، ۱۳ فرودین ۱۴۰۳ شمسی، در حرکتی نابخردانه و جنایتکارانه در کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، آتش افروختند، سردار عزیز اسلام، محمدرضا زاهدی و یاران باوفایش را در آتش افکندند که شاید مرگ نکبتآلود خویش را به تأخیر بیندازند. زهی خیال باطل!
صبح نزدیک است انشاء الله